گل نسا جونمگل نسا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

گل نسا،خانوم خونه

تغذیه کودک شش ماهه

http://tandorosti.akairan.com/health/taghziyeh-salem/8915.html امروز دخترم شش ماهه میشه.لینک جالبی راجع به غذای کودک گذاشتم.برای منی که از 5/4 ماهگی به گل نسا کم کم غذای کمکی دادم و آزمون و خطا کردم جالب بود و به نتایج واقعی نزدیک بود.امیدوارم برای شما هم قابل استفاده باشه...
13 مرداد 1393

عید فطر 93 و ماجراهای گل نسا خانم

سلام عیدتون مباررک! طاعاتتون قبول. حال و احوالتون چجوره؟ما که خوبیم خدا رو شکر فقط شبا دخملی یک ساعت به یک ساعت بیدار میشه و شیر میخواد؛که اونم دیگه دارم بهش عادت میکنیم.قربون چشماش بشم، خوب دخترم همه روشهای خوابوندنو ترک کرده.تازه وقتی میذارمش تو تختش اگه خوابش نبرده باشه هنوز، شروع میکنه سرسری کردن تا بخوابه عزیز دلم! حالا اگه ما خوش شانس باشیم خوابش میبره و الا... ازین حرفا بگذریم.دخترم به مناسبت عید فطر گوششو سوراخ کرده. مبارکش باشه!سه روز قبل عید با بابا مهدی رفتیم براش یه دستبند خوشگل و یه جفت گوشواره خریدیم .یه هدیه از طرف مامان وبابا و عمو ایمان! ولی دخترمون گوشش هنوز سوراخ نداشت بره همین روز قبل از عید فطر ساعت 11 صبح شال ...
8 مرداد 1393

خوابیدن یا خوابوندن

هوررررررررراااااااااااا هووووررررررااا امشب شب دومه که دخترم تو تخت خودش خوابیده.همه چی ازونجا شروع شد که من دیروز بعد از مدتها تونستم یه وقت برای آرایشگاه بگیرم با کلی تاکید که من بچه کوچیک دارم و نمیتونم خیلی منتطر بشینم. ساعت 3 بهم وقت داد؛ و منم قبول کردم ،البته اگه قبل ازین بود میکشتنم هم حاضر نبودم 3 بعد از ظهر تو چله تابستون از خونه در بیام بیرون اما اونروز به خاظر دخترم رفتم .اما با یه ربع تاخیر! که البته اونم باز به خاطر دخترم بود؛ در اصل خواب دخترم! من رفتم و عسلم پیش بابا لالا  کرد. وقتی رسیدم ناراحت تاخیرم بودم که تازه فهمیدم ،حداقل سه نفر دیگه هم وضعیتی دقیقا مشابه من دارن و این منجر شد به یک ساعت نشستن ...
6 مرداد 1393

عملیات امداد و نجات

خوش بحال شمایی که پچه هاتون میذارن براشون چیز بنویسید.این دختر ما که تلویزیون کامپیوتر و لپ تاپ موبایل و تبلتو فبلت و همه چی براش شده هوو تا پاشون میاد وسط یا گریه میکنه یا میخواد شریک بشه و ما هم که پدر و مادر ه  با فرهنگی هستیم و به خلاقیت فرزند مون بسیار اهمیت میدیم قید همه رو میزنیم و با دخترمون وقت میگذرونیم. حالا بگذریم ،پریروز دخمله رو با هزار زور خوابوندم  با موفقیت سر جاش گذاشتم (آخه میبینی خوابش برده ها عمیق عمیق هرچی تو بغلت این لا اون لا میکنی بازم خوابه ولی همینکه میذاری زمین تازه میفهمی که ادای خواب و درآورده؛یعنی خودشم دوست داشته بخوابه ولی خوابش نبرده و دوباره روز از نو روزی از نو....)که صدای ویز ویزززز یه مگس تو سر...
3 مرداد 1393

هنر جدید گل نسا

چند وقتی بود که دخترم یاد گرفته برای نشون دادن علاقه اش به بغل رفتن،وقتی کسی بهش پیشنهاد بغل کردن میداد سر و شونه اش رو از زمین بلند کنه و خودشو زود به بغل برسونه.اما گل مامان حالا شما یاد گرفتی چطوری بگی دوست نداری بغلت کنن.شونه هاتو میچسبونی زمین و کمرتو بلند میکنی،بعدم محکم سرتو تکون میدی که تداعی کننده نه نه نه!برای ماست و اما به زبون قشنگ شما نشون دهنده اینه که شما رو باید تکون بدیم تا لالا کنی... قربون این زبون بی زبونیت.... اما مامانای مهربون امشب شب قدره بیاین به حرمت بهشتی که خدا به همه مادرا وعده شو داده ازش بخوایم یه لحظه خودمونو بچه هامونو به حال خودمون رها نکنه.آمین!!!!!!!!! راستی فاطمه جون تولد شما هم مبارک نه...
29 تير 1393

هیس!!!!!!دخترم لالا کرده...............(نیم سال اول)

سلام یواش یواش دخترم داره شش ماهه میشه.خدایا شکرت من یکی که باورم نمیشه!!!!!!گفتم یه چند تا خاطره از خواب دخترم بذارم.الهی دورش بگردم....... گلم شب هفتم تولدش فقط خوابید!!!! یه روز خوب با بابا مهدی گل نسا وسط عروسی خاله(پیراهنتو عسلم خودم با عشق برات بافتم؛فقط واسه عروسی یه دونه خاله،یه دونه من!) دخترم چهل روزه شده!هورررررررراهورررررررررررا! اینم امیر حسین خان! تعطیلات بعد از سیزده.عزیزم تازه وارد 3ماه شده.. اولین سفر حرم امام رضا(ع) دخترم رفته تو ماه چهار ولی دلش درد میکنه... اولین باره که دخترم با عروسکش خوابیده. خوشگل مامان دیگه پنج ماهش تموم شده ...
29 تير 1393

ناخنگیر بد

امروز مامان گل نسا بالاخره عزمشو جزم کرد تا ناخنای بلند دخترشو بگیره،اما ایکاش نمیکرد و امروزم درد فرو شدن ناخن دخترش تو دست و بالشو تحمل میکرد. ازون روزی که گل نسا اومده دنیا ناخن شو خودم گرفتم البته با قیچی ! (میدونید تا قبل از دخترم من ناخن هیچکسی جز خودمو نگرفته بودم!؟؟)اما امروز یهویی تصمیم گرفتم با کمک  گردی سر ناخن گیر مرتب و منطم ناخنای دخترمو بگیرم. از یه طرفم همیشه وقتی گل نسا خواب بود اقدام به انجام این عمل پرخطر که برای من درست مثل یه فتح بزرگه میکردم؛ چون شیطون خانم نه خودش دستشو ثابت میگیره نه میذاره کسی این کارو بکنه.... اما این چند وقته همونطور که میدونید گل نسای مامان داره دندون در میاره  و بیقرار شده.در نتیجه یا خو...
22 تير 1393

گل نسا مامانی شده...؟

امروز گل نسا خانم از صبح که از خواب پاشده بود دوست نداشت تنها بمونه.فکر کنم داره دندون درمیاره،آ خه قبل ازین گل نسا انقدر بیقرار نبود.(گاهی وقتا خیلی بی تاب میشه حتی نمیتونه بخوابه یعنی میخوابه اما انگار یه چیزی از خواب بیدارش میکنه!؟) تا ساعت یازده – دوازده پیشش موندم ولی نه، انگار دست بردار نبود خانم کوچولو! بعد فهمیدم که دوست نداره بخوابه و میخواد تو بغلم بشینه منم رفتم روروئکشو آوردم  و گذاشتمش تو اون.اولش دل نگرون بودم که نکنه زود باشه اما مامان امیر اعلا گفته بود که از دکتر سوال کرده و گفتن از 5 ماهگی میشه از روروئک استفاده کرد.آخیش خدا خیرشون بده که ساختنش آخه چرا میگن ازش استفاده نکنید.بالاخره حداقل یه ربعی تو او...
19 تير 1393

باغ دایی امیر

دوشنبه 16ام  افطار رفتیم باغ دایی امیر(دایی بابا مهدی),سحری هم همونجا خوردیم؛خیلی خوش گذشت.مخصوصا به گل نسا و دایی امیر.آخه دایی امیر خیلی گل نسا رو دوست داره،گل نسا هم که خیلی آسون بغل همه نمیره با دایی امیرخوب اخت شد و حسابی باغو گشت. دسته جمعی خیلی خوش گذشت ... بگذریم،یه چند روزی بود با گل نسا داشتیم تمرین غلت زدن میکردیم ولی این دخمل تمپل ما خودش تنهایی نمی غلتید تا اینکه تو اون شلوغی آماده شدن برای برگشتن از باغ یهو چشمم افتاد بهش که شیطون کوچولو خودش تنهایی داشت سعی می کرد بچرخه. وای خدای من سریع دوربین و درآوردم.الهی بگردم چرخید.... ...
19 تير 1393