باغ دایی امیر
دوشنبه 16ام افطار رفتیم باغ دایی امیر(دایی بابا مهدی),سحری هم همونجا خوردیم؛خیلی خوش گذشت.مخصوصا به گل نسا و دایی امیر.آخه دایی امیر خیلی گل نسا رو دوست داره،گل نسا هم که خیلی آسون بغل همه نمیره با دایی امیرخوب اخت شد و حسابی باغو گشت. دسته جمعی خیلی خوش گذشت ...
بگذریم،یه چند روزی بود با گل نسا داشتیم تمرین غلت زدن میکردیم ولی این دخمل تمپل ما خودش تنهایی نمی غلتید تا اینکه تو اون شلوغی آماده شدن برای برگشتن از باغ یهو چشمم افتاد بهش که شیطون کوچولو خودش تنهایی داشت سعی می کرد بچرخه. وای خدای من سریع دوربین و درآوردم.الهی بگردم چرخید....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی