اندرنمایشگاه لوازم التحریر ایرانی اسلامی
سلام.جاتون خالی امروز با خاله سپیده و گل نسا خانم رفتیم نمایشگاه لوازم التحریرایرانی اسلامی!اگه بدونی به گل نسا خانم چقد خوش گذشت.اول همه از بغل مامانش کمانه کرد روی یه نینی 8-9 ساله طفلک و یقه و شالشو دو دستی چسبید.طفلی اون دختر کوچولو هم که نمی دونست چه برخوردی باید نشون بده دست به دامن مامانش شد.آزادش کردم ولی گل نسا خانمی دوباره دست گیرش کرد.رفتیم یه جا دیگه داشتیم با هم عکس اسکندر قند عسل و نگاه میکردیم که یهو چشمم افتاد دیدم موهای خانمی که پشتش به ما بود واز زیر شالش بیرون اومده بود و مشت کرده قبل ازینکه بکشه سریع مشتشو باز کردم.خانمه نفهمید ولی از خنده من و خاله اصلا خوشش نیومد.گل نسا خانم هم نا امید از کشیدن موهاش شالشو گرفته بود عین زنگ کلیسا دیلینگ دیلینگ میکشید.خانمه قشنگ معلوم بود کلافه شده.خنده های ما عصبیش کرده بود فکر میکرد چه خبره و ما داریم به چی می خندیم.الفرار!به غرفه کلاه قرمزی اینا رسیده بودم و گرم تماشا !خاله دو تا دفتر 100 برگ میخواست بره دایجون.گل نسا هم لباسای یه آقا و پسرشو از سر شونه دو دستی چسبیده بودو میکشید و قا قا بوق میکردآقاهه هم داشت براش میخندید و بازی در میاورد.خوب خوبه حالا اینا ناراحت نبودن.القصه آخرش ما از نمایشگاه یه دفتر مختار خریدیم واسه بابا مهدی به مناسبت اول مهر و بازگشایی دانشگاهها و یه دفتر یادداشت فامیل دور تا ببینیم این قسمت کی میشه.راستی مرکز بهداشتم یه غرفه داشت ویه خانم مسئول، که مدعی بود اگه آب لوله کشی به دختر کوچولوم بدم بهتر از آب تصفیه شده با تصفیه کننده های خونگی یا حتی آب جوشیده است!میگفت رشته تخصصیش بهداشت آب و آب تصفیه کن ها تا دو سه هفته فیلترشون خوب کار میکنه و بعد ازون دیگه بود و نبودشون فرقی نداره و جوشوندن آب رو هم باعث از بین بردن بعضی املاح میدونست.میگفت فقط آب آلوده باعث بیماری میشه و آب لوله کشی شهری میکروب نداره،حتی همه روابط بین سنگریزه های داخل آب شهری و سنگ کلیه رو هم نفی میکرد.نمیدونم اما هرچی بود به من که گاهی اوقات دخترم از آب نجوشیده میخوره دلگرمی داد.شب هم موندیم پارک باباجون و مامان جون خسته هم اومدن هنوز درگیر نقاشی خونشونن.هوا خیلی زیادی خنک بود.کلی لرزیدیم البته گل نسا خانم همونجا گرفت خوابید پتو خودشو پتو باباجون رو هم انداخت روش و حسابی خوابید.