گل نسا جونمگل نسا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

گل نسا،خانوم خونه

شیر مامان اااییییی شده!

1393/9/26 2:13
نویسنده : مامان گل نسا
379 بازدید
اشتراک گذاری

گلی خانم دیگه شیر مامانشو نمیخوره!!!!!!!!!!!الان چارشنبه است از پنج شنبه صبح هفته گذشته دیگه نخورده.بیمارستان یه جراحی کوچولو داشتم و برای اینکه بتونم شب بیام خونه بیهوش عمومی شدم و به پیشنهاد دکتر قرار شد اونشب و شیر ندم.اونشب خونه خودمون رفتم و گل نسا پیش مامانم موند وقتی دیدم شیشه خور شده(آخه تا قبل ازون فقط سر شیشه رو گاز میزد و برای مکیدن فقط به مامانش وابسته بود!البته این آخریها هم واقعا اذیت کن شده بود جیگر مامان شبا یک ساعت یا دو ساعت یه بار بیدار میشد و هم من ،هم باباش و هم خودشو حسابی کلافه میکرد.واسه همین وقتی منو دید از کلپوره استفاده کردم .نمیدونم تا حالا خوردین یا نه ؟خیلی تلخه اما برای نفخ خوبه خلاصه امتحان کرد و دید نه بابا هر دو تاش خراب شده.دیگه بیخیال شد.سه شب خونه مامان جون موندیم گاهگاهی بهانه میگیره عزیزم ولی میشه سرگرمش کرد یا نهایتا بوی تلخ کلپوره تلخی دم مار رو به یادش میاره.اما در کل روابطمون خیلی بهتر شده.دیگه میتونم بغلش کنم بوسش کنم وبا هاش بازی کنم تو بغلم بخوابونمش بدون اینکه وسوسه بشه به مکیدن ...دیگه کمتر عصبی میشمو گلی خانم هم شبا خداروشکر راحت تر میخوابه.خدا چقد خوبه!!!!!!!!!1ولی روز جمعه خیلی درد کشیدم خییییلی...هنوزم درد دارم و هنوز هم شیرم خشک نشده.کسی نمیدونه چقد طول میکشه؟از خدا میخوام به مامان و بابام یه عمر با عزت بده ،هیچوقت تنهام نمیگذارن...

پسندها (1)

نظرات (5)

گهواره
26 آذر 93 3:25
یعنی میشه به این راحتی از شیر گرفت؟؟؟! دخترمن خیییییییلییی بهم وابسته س...بعضی شبا تا صبح داره میک میزنه...حالبه که دوبرابره سن دختر شمارو داره... گاهی باخودم میگم یعنی واقعا میشه زینبم رو از شیر بگیرم؟؟ کمی ناامیدم!کمکم کنید!
مامان گل نسا
پاسخ
سلام خانومی به این راحتی ها هم که نیست.ولی بالاخره باید باهاش رو در رو بشید دیگه از حالا شروع کنید وعده های شیر دهی رو کم کنید تا زمان دوسالگی،فراموش نکنید که خدا هم کمکتون میکنه.البته من سر همین قضیه فهمیدم که دختر کوچولوی مطلومی دارم خدا از نظر بد حفظش کنه!این وابستگی رو یواش یواش سعی کنید از بین ببرید بعد ها براتون دردسر میشه ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!11
مامان فاطمه
26 آذر 93 5:09
واقعا دخترتون ده ماهشه و از شير گرفتينش ؟ همه بچه ها تو اين سن شبا هر يكي دو ساعت از خواب بيدار مي شن و گريه مي كنن و شير مي خوان و پدر و مادر بايد با صبر و تحمل اين مرحله رو پشت سر بذارن . من خودم تو اون ايام وزنم از قبل بارداري هم شش كيلو كمتر شده بود چون شب تا صبح بين اتاق خودمو و بچم در رفت و امد بودم. ولي براي خودم حسرت در اغوش گرفتن و شير دادن به بچه رو باقي نذاشتم . اينم بگم كه من تا حالا بچه اي رو نديدم كه مثل بچه من وابسته به شير مادر باشه و همش بخواد شير بخوره ، يعني اونم دلش مي خواد بيست و چهار ساعته ميك بزنه . اگه تو تصميمتون تجديد نظر كنين پشيمون نمي شين : شير مادر مهر مادر جايگزين ندارد .
مامان فاطمه
26 آذر 93 5:24
دوست عزيز اون نظر خصوصي بود. من به شدددددت طرفدار تغذيه با شير مادر هستم و از شير گرفتن تو سن ده ماهگي واقعا برام عجيب بود . قصد توهين و جسارت نداشتم . تو خاطرات ده ماهگي دخترم تو وبلاگش نوشتم كه شبا همش بيدار مي شه و اينكه دكترش ( دكتر مرندي ، همون وزير بهداشت سابق كه اون اينجوري منو طرفدار شير مادر بار اورده ) گفته كه " خانم بچه رو شبها بيشتر تحويلش بگيرين به اغوش و محبت شما نياز داره " تو يه برهه اي بچه ها دايم شبها بيدار مي شن ، البته براي من هنوز هم اين شب بيداري ادامه دارد با درجات خفيف تر ! خلاصه اينكه دوست عزيز خواب شب و استراحت هميشه هست ولي دوران شيرخواري اين بچه ها دو سال بيشتر نيست ! تمام مي شود! خيلي زود ! و دل مادر مي ماند كه براي لحظه لحظه اين دوران تنگ مي شود و مي گيرد. باز هم مي گم خدمتتون قصد جسارت نداشتم ولي چون اين دوران شير دهي رو واقعا دوران طلايي براي مادر و بچه مي دونم نتونستم سكوت كنم . اگر از كلامم رنجيديد واقعا عذر مي خوام از محضرتون . ان شاالله موفق و مويد باشيد .
مامان گل نسا
پاسخ
سلام عزیز دلم ممنون ازین همه مهرو محبت و دلسوزی ولی من نمیفهمم ما چرا باید این بچه های زبون بسته رو عذاب بدیم فقط به خاطر اینکه شیر مادر جایگزین نداره؟بله شیر مادر خوبه بهترین بی همتاست ولی وقتی دختر کوچولوی من همه شیر مادر شو موقع خوابیدن نوش جان میکنه اونم اگه در صورتی که از سر شب به مهر مادر احتیاج پیدا نکرده باشه و دوباره 2 ساعت بعد بیدار میشه و سینه خالی رو مک میزنه(میدونید که حداقل 4ساعت طول میکشه که ماده غذایی به شیر تبدیل بشه...)تا خسته بشه و خوابش ببره ودوباره یک ساعت بعد از زور گرسنگی از خواب بیدار میشه و جیغ میزنه که ایها الناس من گرسنه امه تا صبح این ماجرا ادامه داره.هر شب دختر من تو جاش خیس از عرق میشد همه میگفتن گرماییه طبیعیه شیر خواره و ... اما کوچولوی من ضعف داشت.البته اگه خانم گل حاضر میشد در کنار شیر مادر غریزه مکیدنشو با سر شیشه هم سهیم بشه شاید این اتفاق نمی افتاد اما... من هنوزم هر شب از لحطه ای که دخترم اراده خواب میکنه تا اذان صبح حد اقل سه چهار بار از جای خودم پا میشم و به اتاقش میرم.بغلش میکنم و بهش شیر میدم پوشکشو چک میکنم براش شعر میخونم تا بخوابه و اون آروم میخوابه با آرامش میخوابه و هر صبح با شادی از خواب بیدار میشه و چشم مادرشو روشن میکنه.حاشا نمیکنم اعصاب خودم و همسرم هم آرومتر شده وبهتر میتونیم از پس مهر کوچولومون بر بیایم به شما هم توصیه میکنم یه لحظه به این توجه کن که شاید دختر کوچولوت بیشتر ازینکه به مهر نیمه شب مادر احتیاج داشته باشه شاید گرسنه باشه کودک بعد از شش ماهگی حتی میتونه یازده ساعت خواب مداوم داشته باشه...بازم ممنون
مامان راحله
26 آذر 93 13:53
سلام عزیزم ... چه خوب که راحت کنار اومده با این موضوع .. واسه دردت هم گاهی که خیلی درد میگیره کمی بدوش تا شیر تو سینه ت سفت نشه .
مامان راحله
26 آذر 93 13:54
راستی چرا انقدر زود اینکارو کردی ؟ فقط به خاطر عملت ؟
مامان گل نسا
پاسخ
نه ،این یه بهانه بود واسه یه سره کردن کار.چند وقتی بود که داشتم بالا پایینش میکردم .اما فکر نمیکردم به این سرعت اتفاق بیفته.من برای عید برنامه ریزی کرده بودم ولی الان فرصت خوبی محیا شد.مطمئنا صلاح خدا بوده!!!!!!!!!