دخترم امروز پنج ماهه میشه...
ساعت یازده شب 13 بهمن خدا یه دختر کوچولوی ناز به ما داد که باباش اسمشو گذاشت گل نسا... حالا امروز گل نسا درست 5ماهه میشه و این اولین پست وبلاگشه.
اولین روزی که فهمیدیم خدا میخواد یه کوچولوی دوست داشتنی بهمون بده کلی قند تودلمون آب شدخرداد پارسال بود همون موقع با بابا قرار گذاشتیم اگه نی نی دختر بابا بود بابا بگه اسم قشنگش چی باشه و اگه نی نی پسر بود مامان اسمشو انتخاب کنه.اینجوری این شد که گل نسا کوچولوی سه کیلو و صد گرمیه چهل و هشت سانتی ,خانم کوچولوی خونه ما شد.حالا این اولین پست وبلاگته و مامان و بابا و همه دورو بریا میخوان کلی خاطره های قشنگ قشنگ برات بنویسن البته یه دفتر قرمزم داریم که چیزایی که نشه تو جمع بگیم و برات اونجا مینویسیم.از امیر اعلا هم ممنونیم که نینی وبلاگو به ما معرفی کرد تا این داستان شروع بشه. گل نسا 1 پسر عمو داره که اسمش امیر حسینه. امیر حسین فقط 34 روز از گل نسا بزرگتره.پس حتما با هم زیاد شیطونی میکنن و زیاد این دورو برا میبینینش.دیشب گل نسا یه شیطونی کرده که پست کاملشو باباجون(بابای مامان گل نسا)براتون داره مینویسه؛حالا ما موندیم امشب مهمونی با خودمون ببریمش یا بذاریمش پیش خاله سپیده؟؟؟؟؟؟
اینم عسل من درست بعد از تولد