گل نسا جونمگل نسا جونم، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

گل نسا،خانوم خونه

السلام علیک یا ثارالله

6محرم مصادف با 11 آبان 1393 همایش شیر خوارگان حسینی -حسینیه امام 11 صبح این عکس دومی رو هم با عرض معذرت از امیر اعلا خان از وبلاگ ایشون کف رفتیم.آخه مادر ایشون عکاس بودن و من دوربین همراهم نبود من باب عکاسی! ...
15 آبان 1393

گل نسا و داستان پیراهناش

این پیراهنتو مامان به نیت عروسی خاله برات بافت که خداروشکر تونستی همون موقع هم بپوشیش.یک ماهه بودی مامان! اینجا دقیقا دو ماهه ای و این پیراهن رو سر سیسمونیت مامان جون از تبریز گرفته برات.اون شازده هم امیر اعلاست که 10 روز از شما بزرگتره. این لباس و مامان جون واسه دخترم بافته تو سه ماهگیت اندازه شده گلم. شب عید عمو مجتبی رفت تهران واسه مغازه جنس بیاره که این پیراهنم واسه شما آورد چهار ماهه که شدی اندازه ات شده! عمو مجتبی بابای این شازده پسره! اینو اکرم خانم برات دوخته.اکرم خانم دختر حاج غلامعلیه و وقتی مامانم هم قد تو بوده مامان جون میداده براش از همین لباسا اکرم خانم بدوزه.تابستون امسال و خوب ب...
31 شهريور 1393

سفر من به مشهد(1)

البته اولین سفر هر آدمیزادی سفرش به این دنیا میتونه باشه گو اینکه مامان من معتقده که اولین سفر من پارسال 20 اردیبهشت بوده که یه سفر رفتن برزوک کاشان و اصفهان.نمیدونم ولی گویا هیچ کسم خبر نداشته که منم باهاشون رفتم.یه سفر دو روزه هم انگار تیرماه رفتم عروسی فرناز،دختر عموی مامانم، کرج!بهمن ماهم که تشریف آوردم این دنیا.بهر ترتیب یه صبح زیبای بهاری بود و من تازه یه هفته ای بود که ماه سوم زندگیمو شروع کرده بودم که مامان و بابا تصمیم گرفتن تا روز زن نیومده و تا امتحانای بابا شروع نشده و تا روز مرد نشده و تا... یه مسافرت برن.ساعت یازده  صبح20فروردین بود و من و مامان حاضر و آماده یک ساعتی منتظر بابا که ماشین و برده بود تعمیر گاه بودیم که ب...
31 شهريور 1393